
مسجدسوزی طالبان
نویسنده : رحمت احمدی - کد خبر : 46004
۲۳ جوزا , ۱۳۹۵

آخرین اطلاعات نشان میدهد که در نتیجه انفجار بمب کارگذاریشده در مسجد ولسوالی روداب ولایت ننگرهار، سه تن به شمول ملاامام این مسجد کشته و ۷۸ تن دیگر رخم برداشتهاند. این رویداد درست زمانی رخ داده است که مردم روستای مزینه این ولسوالی به نماز ایستاده بودند. تا حال کسی مسئولیت این حادثه را بر دوش نگرفته است. برپایه خبرها طالبان نیز طی اعلامیهای گفتهاند که آنها مسئولیت این رویداد را بر دوش نمیگیرند. همچنان مقامات در کابل این کار را بزدلانه خوانده و شورای علمای افغانستان نیز دیروز حمله بر مساجد را کار دشمنان اسلام خوانده است.
یکی از راهها این است که نظام سیاسی با استفاده از قوه قهریه این گروه را آماج قرار داده و اقدام به حذف فزیکیاش کند. دولت این گزینه را تا حال بهگونهای به کار نگرفته است تا در نتیجه آن داعش به کلی از روی این خاک برچیده شود. از بدو حضور داعش در کشور، دولت و نیروهای خارجی بارها این گروه را آماج قرار دادهاند، با وجود این داعش همچنان به حیات خود ادامه میدهد. از وجه دیگر، در کنار اقدامات نظامی، ما برای اینکه بتوانیم داعش را به زانو درآوریم، نیاز به جنگ فکری نیز داریم. این کار از عهدۀ روشنفکران و عالمان دینی جامعه بر میآید.
ولسوالی روداب با ولسوالی پتیکوت هممرز است. پتیکوت ولسوالیای است که در آن تروریستان داعش فعالیت دارند. از همینرو به نظر میرسد که این جنایت به داعشیان مربوط شود. گفته میشود که داعش در ولسوالی پتیکوت جا و مکان مناسبی برای خود دستوپا کرده است و از همین مقر تلاش دارد تا دامنه فعالیتهایش را در ولسوالیهای دیگر نیز گسترش دهد. در جهت همین خواست، نقلقولهایی وجود دارند که گویا داعش از ملای مقتول بارها خواسته بوده تا در مقابل آنان تکریم کند. گفته میشود که آنان بارها با مراسلاتی مقاصدشان را با ملای مذکور مطرح کرده؛ اما او هربار تن به خواست آنان نداده است. از همینرو این فرض نیز ظاهراً درست به نظر میرسد که حادثه روز جمعه ولایت ننگرهار از سوی داعش به منظور ازبینبردن ملای ده، صورت گرفته باشد. اگر اینگونه باشد، وضعیت ناامیدکننده به نظر میرسد؛ زیرا داعش در این اواخر از سوی دولت و نیز از سوی نیروهای خارجی بهشدت سرکوب شده است. از همینرو آنان بهسان گروههای آواره مدام از یک مکان به مکان دیگر کوچیدهاند. این جابهجایی برای این گروه بهصورت طبیعی تلخ و هزینهبر بوده است. آنان برای بقا و حیات در مکان دیگر نیاز به پذیرش و همکاری مردم دارند. هرچند ادعاهایی وجود دارند که گویا داعش توانسته است بزرگان قبایل را در بدل پول قانع کند؛ اما این کافی نیست. نیاز اساسی دیگر برای این گروه این است که مردم عادی نیز از آنان اعلام حمایت کرده و به ارشادات آنان گردن نهند. داعش خود را وابسته به اسلام سیاسی میداند. آنان در پی این هستند تا به ظن خود قرآن را تفسیر کرده و به وسیلۀ آن خشونت و کشتار در سرزمین خدا را مشروعیت بخشند. این امر زمانی ممکن است که آنان بتوانند مبلغان دینی را برای قانعکردن مردم به خدمت خود گیرند.
در عوض ناکارآمدی عملیاتهای نظامی، اقدام فکری توسط جامعه روحانیت آخرین گزینهای بود که مردم افغانستان به آن دل بسته بودند و این مهم میرود که جایش را به یأس و ناامیدی بدهد. واقعیتهایی از جنس حادثه ننگرهار نشان میدهند که عالمان دین نیز در این جامعه امنیت جانی ندارند. داعش دل آن را دارد تا جمله کسانی را که با این گروه تضاد فکری دارند، در مقدسترین مکان ترور کرده و جانش را از وی بگیرد. این یک هشدار است و نیاز است تا مقامات دولت این خطر را جدی بگیرند. ما در حال حاضر نیازمند این استیم که پایگاه اجتماعی تروریستان را از بین ببریم؛ و این زمانی ممکن است که عالمان دین با ما همکاری کرده و مردم را علیه دهشتافگنان بشورانند. هرگاه چنین نشود، تروریستان را عملیاتهای نظامی از پا درآورده نمیتواند؛ عملیاتهایی که طالب را از بین نبردند. در نتیجه دولت باید در خصوص امنیت عالمان دین توجه کند. آنان باید با خیال آسوده زبان به نقد داعش بگشایند.
در یک نگاه، مبارزه با داعش از دو طریق برای ما ممکن بوده میتواند: یکی از راهها این است که نظام سیاسی با استفاده از قوه قهریه این گروه را آماج قرار داده و اقدام به حذف فزیکیاش کند. دولت این گزینه را تا حال بهگونهای به کار نگرفته است تا در نتیجه آن داعش به کلی از روی این خاک برچیده شود. از بدو حضور داعش در کشور، دولت و نیروهای خارجی بارها این گروه را آماج قرار دادهاند، با وجود این داعش همچنان به حیات خود ادامه میدهد. از وجه دیگر، در کنار اقدامات نظامی، ما برای اینکه بتوانیم داعش را به زانو درآوریم، نیاز به جنگ فکری نیز داریم. این کار از عهدۀ روشنفکران و عالمان دینی جامعه بر میآید.
عالمان دینی میتوانند در خطبهها و سخنرانیهای روزمرهشان علیه داعش سخن بگویند. در صورتی که ما اثبات کنیم که اندیشههای داعشی خلاف چیزی است که در قرآن و احادیث آمده است، بدون شک مردم دیندار ما از گردننهادن در برابر این گروه سر باز خواهند زد. در حالتی که هیچ کسی با داعش همکاری نکند و خانۀ هیچ افغانی به مرکز فعالیت داعش مبدل نشود، بهصورت طبیعی و خودبهخودی این گروه از صفحه روزگار حذف خواهد شد. در عوض ناکارآمدی عملیاتهای نظامی، اقدام فکری توسط جامعه روحانیت آخرین گزینهای بود که مردم افغانستان به آن دل بسته بودند و این مهم میرود که جایش را به یأس و ناامیدی بدهد. واقعیتهایی از جنس حادثه ننگرهار نشان میدهند که عالمان دین نیز در این جامعه امنیت جانی ندارند. داعش دل آن را دارد تا جمله کسانی را که با این گروه تضاد فکری دارند، در مقدسترین مکان ترور کرده و جانش را از وی بگیرد. این یک هشدار است و نیاز است تا مقامات دولت این خطر را جدی بگیرند. ما در حال حاضر نیازمند این استیم که پایگاه اجتماعی تروریستان را از بین ببریم؛ و این زمانی ممکن است که عالمان دین با ما همکاری کرده و مردم را علیه دهشتافگنان بشورانند. هرگاه چنین نشود، تروریستان را عملیاتهای نظامی از پا درآورده نمیتواند؛ عملیاتهایی که طالب را از بین نبردند. در نتیجه دولت باید در خصوص امنیت عالمان دین توجه کند. آنان باید با خیال آسوده زبان به نقد داعش بگشایند.
هنوز دیدگاهی داده نشده.
دیدگاهتان را بنویسید: