
به سوی حکومتداری مشارکتی و شفاف-۲۲
نویسنده : ترجمۀ محمدسخی رضایی - کد خبر : 45771
۱۵ جوزا , ۱۳۹۵

فصل دوم – ورکشاپهای ظرفیتسازی: مقاصد، تجارب و نتایج پالیسی
۳. دسترسی به خدمات توسط همه از طریق حکومتداری شفاف و مشارکتی
۳٫۲ مرکزیت زدایی
یکی از موضوعات جدید در حکومتداری، مبارزه مؤثر با چالش عرضه خدمات در سطح محلی است. حوزههای کوچکتر محلی قابل دسترستر میباشند و از فرصتهای بیشتری برای مشارکت و گفتوگوی شهروندان برخوردارند. از این طریق نیازهای مردم را میتوان بهطور مستقیم احساس و راهحلهای مناسب را برای آنها وضع کرد. بر مبنای این، سالهای اخیر شاهد گرایش به سوی مرکزیتزدایی بوده که با خود توان بالقوهای را برای مشارکت و حسابدهی به همراه آورده است. با این حال، تمرکززدایی نیز با چالشهایی همراه است.
مسئولیت محلی، خواه تفویف شده باشد یا نباشد، باید همراه با تعهد و ظرفیت مؤثر و تطبیق برابر باشد. ظرفیت ایجاد عواید برای قادرساختن مقامات محلی در راستای عرضه خدمات اساسی برابر و کارامد یک ضرورت به شمار میرود؛ با این حال، صلاحیت مالی اغلب آخرین گام در امر تمرکززدایی شمارش میشود. محدودیت دیگر، چارچوبهای حقوقی است. برازیل نمونه خوبی است که در آن تمرکززدایی ریشه گرفته و شهرداریها خود را در سپهر حکومتداری بهگونهای سازگار ساختهاند که قادر به اعمال نفوذ بر قوانین فدرال میباشند. با این حال، صلاحیتهای مالی برای مطابقت با مسئولیتهای حقوقی همچنان چالشبرانگیز باقی مانده است. بنابراین، تفویض صلاحیتهای مالی، بهعنوان پرسشی در زمینه اینکه چه کاری باید با جوامع پساکمونیستی انجام داد که وابستگی به حکومتهای مرکزی در آنجا همچنان ادامه دارد، به قوت خود باقی است. فراتر از ایجاد شرایط مساعد، نقش حکومتهای محلی در چنان جوامعی چیست؟ برای ارائه پاسخی درست به این پرسش، لازم است تا صاحبان قدرت نگرش خود به مشارکت -نگرش به مردم بهعنوان مشتری به جای شریک- را تغییر دهند؛ این نگرش جدید، بودجهسازی مشارکتی را به ابتکاری موفق در برازیل تبدیل کرده است.
مشارکتکنندگان خاطرنشان ساختند که یکی از راههای تحقق اهداف انکشافی هزاره سوم رشد سرمایه اجتماعی از طریق مشارکت در زیرساختهای بنیادی عرضه خدمات است. مشارکت سنجیده یا «مشارکت مبتنی بر توسعه اجتماعی» منجر به شماری از ابتکارات موفق برای افزایش دسترسی به خدمات اساسی در اندونیزیا شده است. درست همانگونه که شمولیت جامعه مدنی در الگوهای حکومتداری چالشبرانگیز است، گروههای فقیر و محروم جامعه از توجه دولت در عرضه خدمات اساسی محرم میمانند. ابتکارات مشارکتی و مبتنی بر جامعه، میتواند نقش انتقالدهنده در توانمندسازی داشته باشد، در حالی که بستر ایجاد دسترسی به خدمات اساسی را فراهم میسازد.
۳٫۳ مشارکت سنجیده
رویکردهای مشارکتی منجر به تقویت حس مالکیت و حسابدهی و شفافیت در عرضه خدمات میشود؛ زیرا این روشها کمک میکنند تا منابع افراد و نیز سرمایه اجتماعی اجتماعات بسیج شود. با این حال، شریکسازی گروههای فقیر بهشکل سودآور و پایدار، نیازمند یک چهارچوب جامع و قوی بر مبنای قوانین و مقررههای قوی است. همچنین، این امر نیازمند پروسهها و ساختارهای لازم همراه با ابتکارات ظرفیتسازی با هدف شاملسازی آن عده از گروههای جوامعی است که به خدمات اساسی دسترسی برابر نداشتهاند و نیز مستلزم تعدیل روابط قدرت در سطح ملی و محلی در چنان جوامعی است.
مشارکتکنندگان خاطرنشان ساختند که یکی از راههای تحقق اهداف انکشافی هزاره سوم رشد سرمایه اجتماعی از طریق مشارکت در زیرساختهای بنیادی عرضه خدمات است. مشارکت سنجیده یا «مشارکت مبتنی بر توسعه اجتماعی» منجر به شماری از ابتکارات موفق برای افزایش دسترسی به خدمات اساسی در اندونیزیا شده است. درست همانگونه که شمولیت جامعه مدنی در الگوهای حکومتداری چالشبرانگیز است، گروههای فقیر و محروم جامعه از توجه دولت در عرضه خدمات اساسی محرم میمانند. ابتکارات مشارکتی و مبتنی بر جامعه، میتواند نقش انتقالدهنده در توانمندسازی داشته باشد، در حالی که بستر ایجاد دسترسی به خدمات اساسی را فراهم میسازد. در این رویکرد، به جای استفاده از اجتماعات برای انکشاف زیربناها، گردهمآوردن اجتماعات حول یک محور برای رفع نیازهای مشترک رایج مانند زیربناها با هدف توسعه خود اجتماعات همراه با افزایش فرصت شنیدن صدای مردم برای تقاضای خدمات مورد توجه قرار میگیرد. در این روش، اعتماد جمعی برای اجتماعات با هدف رفع نیازهای آنها خلق میشود.
نویسندگان: ایشا غوس-پاشا و مریدیت روون (Aisha Ghaus-Pasha and Meredith Rowen)
ترجمۀ محمدسخی رضایی
هنوز دیدگاهی داده نشده.
دیدگاهتان را بنویسید: