
موضع ضعیف حکومت در گفتوگو با حزب اسلامی
نویسنده : رحیم حمیدی - کد خبر : 45287
۱ جوزا , ۱۳۹۵

نتیجه چهار دور گفتوگوی چهارجانبه میان افغانستان، پاکستان، ایالات متحده امریکا و چین را شکلگیری و آغاز گفتوگوی صلح میان حکومت افغانستان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار میتوان خواند. بعد از دور چهارم گفتوگوی چهارجانبه موافقت شد که گفتوگوی رودررو با گروههای مخالف مسلح دولت آغاز شود. حکومت افغانستان و پاکستان از گروههای مخالف مسلح دولت دعوت کرد تا نمایندههای باصلاحیت خود را معرفی کنند. این دعوت از سوی گروه طالبان رد شد و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار اما دعوت حکومت افغانستان را پذیرفت و نمایندههای خود را جهت گفتوگو و دستیابی به صلح به حکومت افغانستان معرفی کرد. حکومت افغانستان و نمایندههای حزب اسلامی برای چند ماه وارد گفتوگو و مذاکره شدند. اکنون بعد از چند ماه گفتوگو و مذاکره، پیشنویس توافقنامه صلح تهیه و به جانب هیئت حزب اسلامی سپرده شده است.
براساس سخنان محمدخان، معاون اول رییس اجرائیه، توافقنامه صلح میان دولت افغانستان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار دارای یک مقدمه و سه فصل است که در ۲۶ ماده تنظیم شده است. چارچوب کلی توافقنامه صلح مهم نیست؛ آنچه مهم و بنیادی است، محتوای این توافقنامه است.
در پیشنویس توافقنامه صلح آمده است: بیرونکردن نام رهبر حزب اسلامی از فهرست سیاه سازمان ملل متحد و کشورهای دیگر بهویژه ایالات متحده امریکا، عفو زندانیان حزب اسلامی در چارچوب قانون، جابهجایی اعضای حزب در افغانستان، جذب واجدین شرایط اعضای آن در دولت و مشورت با رهبر حزب اسلامی در مورد مسایل ملی. در ارتباط با موضوعات مذکور چند نکته قابل یادآوری است:
از این جهت، باید گفت که در آینده احتمال فعالشدن شکافهای قومی با آمدن حکمتیار بیشتر خواهد شد. بنابراین، ضرورت وجود ندارد فردی را که همهچیز را از چنبره تنگ قومی میبیند، درگیر مسایل کلان ملی کنیم. سخن دیگر اینکه در وضعیت کنونی هزاران شهروند کشور که برای سالهای متمادی با سیاستهای حکومت همراه و همسو بودهاند، بیکارند. چرا این افراد که سالها بهصورت مسالمتآمیز زندگی کردهاند، جذب حکومت نشوند که اعضای حزب اسلامی که سالها کشور را برباد کردهاند، جذب حکومت شوند؟
اول ـ مهمترین مسأله غیبت مردم در گفتوگو و مذاکره با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است. از آغاز گفتوگو تاکنون که پیشنویس توافقنامه صلح تهیه و به هیئت حزب اسلامی سپرده شده است، مردم در جریان نبودهاند. مردم افغانستان بهطور عام و مردم کابل بهصورت خاص جز درد و رنج چیزی از حزب اسلامی به یادگار ندارند. حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در دوران جنگ داخلی و دوران پساطالبان از مردم افغانستان قربانی گرفته است. از این جهت، ضروری است که مردم در جریان گفتوگو و مذاکره حکومت با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار قرار میگرفت. این سوال بهصورت جدی مطرح است که عفو زندانیان حزب اسلامی از صلاحیت مردم است که برای سالهای متمادی قربانی دادهاند و یا صلاحیت حکومت مرکزی؟ به هرصورت، حکومت وحدت ملی ملزم است که مردم را در جریان گفتوگوی صلح با حزب اسلامی قرار دهد.
دوم ـ مسأله دوم جابهجایی اعضای حزب اسلامی در افغانستان است که در پیشنویس توافقنامه صلح ذکر شده است. اعضای حزب اسلامی بدون شک از شهروندان افغانستاناند که در یکی از ولایات کشور همانند دیگر شهروندان کشور زندگی میکنند. اکنون چه ضرورت وجود دارد که برای حزبی که سالهای متمادی در برابر حکومت و مردم افغانستان جنگیده است، امتیاز اضافی داده شود؟ بسیاری از مردم افغانستان که سالها با حکومت همراه بودهاند و در برابر حکومت نجنگیدهاند، اکنون سرپناهی ندارند. در چنین وضعیتی حکومت چرا در صدد جابهجایی اعضای حزبی است که سالها جز ویرانی و قتل و کشتار چیزی به یادگار نگذاشته است؟ به نظر میرسد که حکومت با جابهجایی اعضای حزب اسلامی در صدد تغییر جغرافیای جنگ در آینده است. بنابراین، ضرورت جدی وجود دارد که حکومت و نخبگان سیاسی به پرسش گرفته شوند و از آنها سوال شود که چرا به آنها امتیاز اضافی میدهند.
از این جهت، ضروری است که مردم در جریان گفتوگو و مذاکره حکومت با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار قرار میگرفت. این سوال بهصورت جدی مطرح است که عفو زندانیان حزب اسلامی از صلاحیت مردم است که برای سالهای متمادی قربانی دادهاند و یا صلاحیت حکومت مرکزی؟ به هرصورت، حکومت وحدت ملی ملزم است که مردم را در جریان گفتوگوی صلح با حزب اسلامی قرار دهد.
سوم ـ معاون اول رییس اجرائیه گفته است که در پیشنویس توافقنامه صلح امتیازهایی همانند دادن پست وزارتخانه، ولایت و سفارتخانه ذکر نشده؛ اما آمده است که واجدین شرایط اعضای حزب اسلامی در حکومت جذب میشوند و در مسایل ملی با حکمتیار مشورت میشود. سخن مهم و جدی این است که حکمتیار با ادبیات ملی آشنایی ندارد. او از تأسیس حزب اسلامی تاکنون از گفتمان قوم و هویت قومی فراتر نرفته است. از این جهت، باید گفت که در آینده احتمال فعالشدن شکافهای قومی با آمدن حکمتیار بیشتر خواهد شد. بنابراین، ضرورت وجود ندارد فردی را که همهچیز را از چنبره تنگ قومی میبیند، درگیر مسایل کلان ملی کنیم. سخن دیگر اینکه در وضعیت کنونی هزاران شهروند کشور که برای سالهای متمادی با سیاستهای حکومت همراه و همسو بودهاند، بیکارند. چرا این افراد که سالها بهصورت مسالمتآمیز زندگی کردهاند، جذب حکومت نشوند که اعضای حزب اسلامی که سالها کشور را برباد کردهاند، جذب حکومت شوند؟
پیشنویس توافقنامه صلح که از سوی حکومت تهیه و به هیئت مذاکرهکننده حزب اسلامی سپرده شده است، نشان میدهد که حکومت از موضع ضعف وارد گفتوگو شده است. امتیازهایی که حکومت به اعضاب حزب اسلامی میدهد، گویای همین مسأله است.
هنوز دیدگاهی داده نشده.
دیدگاهتان را بنویسید: